بزرگترین استادخداونداست .ف شیدا
● بعُد سوم آرمان نامه اُرد بزرگ●
● فرگرد استاد ●
___زندگی«حسین رخشانفر /هیچستان»___
زندگی را زندگی مشنو پسر !
زندگی را زندگی کن سر به سر !
زندگی کردن نشان زندگی است!
زندگی تیر نشان بندگی است !
کل هستی محرمانند و کسان!
با کسان بنشین ، برخیز، مان ، ران !
زندگی وقت سحر مّی خوردن است !
از خدااسرار حق بشنفتن است !
خود خدا عاری است ازجزخود بدان !
این نشان راکن تو حک درجسم جان !
خود خدا عشق است در قاموس عشق !
بردن عشق است عشق،از عشقِ عشق !
شکر
14/7/1388
شاعر معاصر اقای « حسین رخشانفر» متخلّص به هیچستان
دنیای مادنیای,علم وعمل است وتازمانی که,انسان به پرورش فکروروح وذهن خودمی پردازدمیتوانیم امیدوارباشیم که, دنیائی روبه رشدراشاهد خواهیم بود.دراین میان انسانهای بیشماری در سراسر دنیادرتلاشند که به بهترین شکل آموزشی نسل حاضرجوان ونسل آینده کشورخودوحتی جهانیان رابه طریقه ای منطقی وبرنامه ریزی شده پیش ببرند.معلمین ودبیران واستادان درتمامی جوامع دنیااز جمله افراد آموزش دیده وروشنفکری هستندکه همراه باعلوم درسراسر دنیا مجبور پیشروی هستند چراکه سالیانه,کتب جدیددرسی, و همچنین پیشرفت ورشد زمینه های علمی واحتماعی و فرهنگی با بوجود آمدن مکاتب جدیدفکرواندیشه همواره لزوم یادگیری وپرورش ایشان رابرای پرورش نسل خویش وآیندگان ضرروی میکند.دربسیاری ازکشورهای بزرگ دنیا,این آموزش بطوررایگان باحمایت دولت از طریق آموزش وپرورش باگذاشتن کلاسهائی برای آموزش کتب جدیددرسی,دراختیاراین گروه متعهدگذاشته میشودتابارویاروئی بادروس جدی برای آموزش درکلاسهادرسطح های مختلف آموزشی آمادگی کامل,را داشته باشند وتوانائی جوابگوئی به پرسش ها وسوالات دانش آموزودانشجو دانش پژوهان خودرانیز داشته باشند.مسلمااستادان درسطح بالاترئی قراردارندکه خودهمواره بدنبال یادگیری علوم جدیدوحتی ساختن روشهاوشیوه های علمی دردانشگاه های متعدددنیاهستندواکثراین گروه خود نویسندگانی درعلوم ورشته ای هستند که درآن کارمیکنندوکتب جدید تحصیلی را درسطوح مختلف نوشته به دنیار آموزش وپرورش هدیه میکنند تا درسطوح جامع تری به دانش وعلم نسل حاضر رسیدگی شود وعلاقمندی ایشان به رشته ای درسی باعث گردیده است بیشتر سهمِ, آموزش دنیارابانوشتن کتابها وپیداکردن روشهای جدیدتدریس وهمچنین ابتکارونوع آوری های جالب درسطح دنیابدست گرفته وهمواره سازنده کلاسهای بهتربا نتیجه ای مناسب تر باشند.
____ الفبای درد _____
الفبای درداز لبم می تراود
نه شبنم،که خون از شبم می ترواد
سه حرف است مضمون سی پاره ی دل
الف،لام ،میم.از لبم می تراود
چنان گرم هذیان عشقم که آتش
به جای عرق از تبم می تراود
ز دل بر لبم تادعایی بر آید
اجابت ز هریاربم می تراود
ز دین ریابی نیازم ، بنازم
به کفری که از مذهبم می تراود
_____ از:« قیصر امین پور »_____
مشخص است که برای,دانش آموزان,درهر سطحی ازتحصیل که باشندنیزبسیار مهم است که نوع آموزشی آنان به طریقی باشدکه هریک به شیوه ی خود,قادربه جذب دروس ویادگیری مطالب آن باشندد نتیجه درنظام آموزشی دنیاتمامی عالمین علوم متعددچه استادین چه جانعه شناسن وروانشناس وگروههای خاصِ درسته بندی شده درنظام تربیتی .فرهنگی -اجتماعی وآموزشی,دست بدست هم میدهند تابهترین روش رابرای,آموزش شادگردان ودانش جویان ودانش پژوهان کشور خویش برنامه ریزی نمایندوسالهای تحصیلی کشورخودراباآمارگیری سالیانه,ودر طول مدت تحصیل درسطح مدارس ودانشگاههاموردتوجه قرار دهندتا شیوه های تدریس معلمین واستادین علوم رانیزبررسی کرده ودریابند که کدامین روش وشیوه اثربهتری بردانش آموزداشته وسطح یادگیری ونمره, ومیزان آموزش رابالا برده است وتاچه,اندازه بازتاب بهترو تاچه حدنیزشاگردان,و معلم ودبیر واستادی ازطریقه جدید علمی یاکتب تحصیلی جدید آن سال هره برده وازآن راضی بوده وتا چه حدودی درآن موفق بوده اندوحتی باپرسش ازدانش آموزان پیگیر ین مسئله هستندکه تاچه حدودی باروش یک معلم که سطح نمره ویادگیری دانش آموزخودرادرکلاس خودبالابرده,است,راضی بوده,وآیاشیوه یاروش ونوع تدریس یاکتاب جدیدرا میپسنددیاخیروآیامعتقد است که همه ی معلمین بایست این شیوه ی معلم رادنبال کنندیاخود رادرفشار معلم دیده است .تمامی این پژوهش ها درکلاسهای متعدددرسطح پایتخت وشهرستان ها ی کشور باعث میکردد تا موفقیت یک کتاب ویا روش یک معلم واستاد بررسی شده ونتایج آن رابه دقت دنبال کنندوچنانچه کارائی نداشت آن کتاب رایا حذف کرده یابیشتر رعلوم آن بیافزایندویاروشی رادریک کلاس درکلاسهای دیگر نیزبه شکل روزانه برنامه ریزی کنند تادانش آموزومعلم با شیوه های بهتر وسهولت بیشتر,سال تحصیلی موفقی راپشت سربگذارندتاهمواره نتایج حاصله بهترازسال گذشته باشد.
_____ کلاس از:« امیر بخشایی » ____
زنگ اول تئوری
زنگ دوم عملی
زنگ سوم تئوری
زنگ چهارم عملی
خروس می خواند
زنگ اول است
معرفی کتابهاست
لوازم التحریر هاست
کتابها جلدشان
سبز و خطشان سرخ
مدادهایم رنگشان سربی
می خوانم ، می نویسم
می خوانم ، می نویسم
خروس می خواند،
زنگ دوم است
چک قلمهاست
جوهرها قرمز
کارگاه نقاشی
از قلم ها پر
و پر از صدای
گوش آزار
پاره شدن کاغذها
و کاغذهای پاره
احساس
در جعبه مداد رنگی محفوظ
مدادهای سیاه
خاکستری ، قرمز ، زرد
همه تا ته تراشیده
مدادهای سبز و سفیدوآبی
همه نو
خروس می خواند
زنگ سوم است
کتابهای جدید
لوازم التحریر جدید
جلدشان قرمز
خطشان سبز
مدادهایم آبی
می خوانم ، می نویسم
می خوانم ، می نویسم
خروس می خواند
زنگ چهارم است
کسی نمانده
مشقهایم تمام شده است
____:«امیر بخشایی» ___
این طریقه آمارگیری وبررسی وپرسش ازمعلم ودانش آموزچه درسطح دبستان چه دانشگاهها باعث گردیده است که هرروزه به شکل تربیت وآموزش دنیاچیزهای جدیدی افزوده شودورشد بسیاری نیزدر نظام آموزشی راشاهد باشیم.در گذشته اینکه معلمی ریاضی رابا گیتاردر کلاس آوازبخواندوتا شاگرد کلاس او,دودوتا چهارتا,ر یاد بگیردهرگز قابل قبول نظام آموزشی نبودامازمانی که نتایج بررسی شده نشان دادکه شاگردان به شکل تفریح وبازی بهترقادربه یادگیری دروس هستندبازیهای کلاسی را نیزدر سطح آموزشی درکشورهای بزرگ جهان اضافه نمودند.همچنین بازی بارنگها,ساختن واژه ها, ساختن کارهای دستی وابتکاری وتزئینی ازسوی معلم,ودانش آموزباعنوان تکلیف برای دانش آموزان با نام اینکه: «از ایده های خوداستفاده کنید» همه وتمامی اینهابرای یادگیری یک یاچند بخش درسی ونمونه های جالبی برای تدریس درکلاس همراهبا تفریح وسرگرمی..همگی باعث گردیده است تا شاگردومعلم د فضائی دوستانه با خنده وشادی ودرست مانندزنگ تفریحی امابا حضو معلم خوددرکلاس درس به یادگیری علوم درسی بپردازند .
_____ نقاشی ____
واژه ها
از چه چنین گشته دلم
هر سخن در قفس سینه
گرفتار شده ست
هرچه خواهم
که بگویم از دل
بی سخن میمانم
باز یک حرف
بدنبال حروفی دیگر
در درون می چرخد
خیره بر دفتر خود
میمانم
حرفها بسیار است
لیک خاموشتراز خاموشم
دل سبک نیست
به این جمله وآن جمله که
نقشی دارد
در درون ذهنم
جای آن حس سبک گشتن
و عاری شدن از غم
خالیست
واژه ها
در نگهم همچو
یک نقاشی ست
زندگانی هم نیز
گرچه سرشارز,رنگ
لیک تنهادر قاب
نقش یک تصویریست
در سکوتی مبهم
و درون دل من
همهمه غوغائیست
لیک لبها به سکوت
دیده حیران و
نگه برهر سو
باز هم چشم
نبیند جائی
سر پراندیشه
پرازافکاراست
لیک درجمله
نمی گیرد شکل
و نمیدانم من
به چه سان باید گفت؟!
اینقدر میدانم
که بدل رنگ سکوت
باز پررنگ ترین نقاشی ست
وبسی دلگیرم
و بیادم آمد
غم دلگیر "فروغ"
آندمی راکه نوشت :
من بسی مردن را
زندگانی کردم
و دلم را دیدم
که همانند"فروغ"
مانده در حاشیه ها
و زغم دلگیر است
....
زندگی
دورتراز من جاریست
و دلم میخواهد
رنگ پر رنگ سکوت
جای خود رابدهد
به زلالی همان,اشعاری
که به نقاشی اندیشه من
رنگی داد
و دلم زیست به عشق
____ ف.شیدا/یکشنبه28خرداد1385____
تحقیقات نشان داده است که,هرچه کارهای گروهی رادرمیان دانش آموزان ودانشجویان ودانش پژوهان بیشترکنند جامعه ای بهترراداراخواهند بودچراکه لازمه کاروموفقیت درهررشته,وکاروحرفه ای حتی درسطح ساده زندگی چون زندگی باهمسایه لازمه ی آن "همکاری مشترک طرفین"است وبه همین نسبت زمانی که دانش آموزازدوران کودکی تااخرین سطح تحصیلی خودمجبورباشدباهمکاری واشتراک درگروههای مختلف بااخلاقهای مختلف کارکرده کاری مشترک ودسته جمعی رابه معلم تحویل دهدناچارمیشودباهرشخصی نیزکناربیایدوهمین تعلیم خوبی برای آینده ی اوست که درجامعه قادر باشدباانواع انسانها بسازدوباآنان همکاری کندوکمتردچاردردسر شود.مسلم است که همواره گروهی تنبل رابه کروهی زرنگ میاندازند تااین برآن وبرعکس اث بگذاردوهردوطرف بخاطر نمره ای که مشترک است ازکار گروهی درکارنامه نوشته میشودمجبور باشندکه خوب کار کنندوحتی یکدیگررامجبور بکارکردنی اشتراکی نموده وهمگان درتلاشی یکسان باشندوبابرنامه ریزی های خودبرای ارائه ی دروس وتکالیف گروهی هردانش آموزمجبورباشد بخشی ازکاررابعهده بگیردوازآنجا که این دیگر تمرین یامشق شخصی خودنیست که بخواهد یانخواهدآنرابنویسد تنهاخوداوجوابگوی فردی برانجام ندادن درس ومشق خودباشدلذامجبورمیشودبخاطر فشارگروه وتوقع جمعی گروه سهم خودراانجام داده,وفعالیت خودرابه تلاشی گروهی تبدیل کندتا دیگران بااومشکل نداشته باشند ودرانتهای پروژه هم بصورت شفاهی هم کتبی ازهرگروه امتحان بعمل میآید تاهمگی کل آن درس راخوانده ومجبورباشند که کل درس را خوانده باشند وتنها به بخش وسهمی که درگروه به آنان داده شده است اکتفانکنند که بخشی دیگر ناخوانده باقی بماند وبااین رروش هم همه شاگردان درمقابل هم درگرفتن نمره موظف ومسئول هستند هم ناگزیرند درس داده شده راکامل بخوانند .
_____ ندیده ای مگر !؟ _____
ندیده ای مگر چگونه بوده ام؟!
از اشعارم چه یافته ای
از نگاهم چه خوانده ای
از گامهایم
کدامین جاده را
در رویای خویش رفته ای؟!
نمیدانی مگر من روحم را
اگر به رود بخشیدم
از پیچ های سخت
از دل سنگها به قهر گذشت
جانم را گر به موج دریا
بخشیده ام
طوفانی شد
به ابر اگر نفسم را
سپرده ام
رعد و برق را
مهمان خویش کرد
و بارید
دستانم را
اگر به بوته های جنگل
آویختم برگریزان شد
از پریشانی دلم
آرام نداشت
هر که کمی از مرا گرفت
اما عشق را
هرگز نشد
هرگز نشد
به کس دیگری ببخشایم
مهر تو
در سینه من تنها
از آن من بود و بس
از آن قلب من بودو بس
اگرچه روح سرگردان
جان موج دیده
نفس پر طپش
و دستهای بیقرارم
همچنان
در پریشانی
جستجو گرتو بود
اما عشق تو
همیشه با من بود
همیشه با من
_____ تیرماه 1382 ف.شیدا _____
البته بسیارندشاگردانی که,درکل دل بدرس نمیدهندودرکارگروهی مثل بعضی ازافرادجامعه افرادمصرف کننده سودجوئی هستندکه ازکار دیگران نمره وسود خودرا میبرندامابهرشکل,دانش آموز برتر نیز میاموزد که درمواجه شدن باچنین افرادی چه درمحیط درس ومدرسه چه درمحیط بازترجامعه چگونه عملکردی را پیش بگیردتااوهم این میان بی نصیب نماندودرعین حال به تنهایی مجبوربه کشیدن بار همگان درکارگروهی نباشد چون همانگونه که میدانیددنیای مادنیائیست که همواره ازافرادبرتر توقع بیشتری نیزدارندوشاگرد تنبل هماز شاگردزرنگ توقع داردکه,زمانی که اوبهتر وموفق تراست بخشی ازکاررا بعهده,بگیردومیتواندکه نتیجه ی بهترداشته باشداوبیشتر ازوقت خود برای کار بگذاردوکه بنوعی هم سواستفاده ازبرتری دیگران است .همواره درسطح بزرگترجامعه انسانهای بزرگترهم همینکارراباانسانهای باهوش وبرترمیکنندوبرای راهافتادن کارخودازآنان درزمینه های فکری عملی سواستفاده میکنندویاازاو بیشترکارمیکشند یااز فکر وعمل اوبهره برداری ناحق میکنندودرلباس دوست یامدیرورئیس ازاو سودمیجویند وکمبودهای خودرابا یاری اودرپشت او پنهان میکنندوزمانی که درنهایت کارانجام شده,بنام,این دوست واین مدیر ورئیس تمام میشودوزحمت کشیده رافردبرتروباهوش ترکشیده است همانگونه,که زحمات پرورش بعهده ی معلم ودبیرواستاداست نام آنرا وافتخارآنراآموزش وپرورش میبردکه بگویند طریقه ی عملکرد آموزش وپرورش شیوه ای خوب برای دانش آموزدرسطح جامعه بودوعرق معلم واستادوزحمات سرو کله زدنهای روزانه درپشت این حرف کامل فراموش میشودوخستکی برتن معلم واستادنیز باقی میمانددرصورتی که توجه به معلم ودبیرواستاد امروزه بادقت نظردولت وآموزش وپرورش درکشورهای بزرگ ودادن جوایزی ونشان دادن اودررادیو تلوزیون وتشویق وتحسین وتشکر وقدردانی اززحمات آنان حال چه بادادن هدیه ای مادی چه باتشکر نامه های ارزشمنداین شوق رادر معلم,ودبیرواستاداضافه میکند که تلاش خویش راافزوده وکلاسی برتر به جامعه ای تحویل,دهدکه قدرزحمات اورادانسته وکارهای اورامیبیند وبرآن ارج ومنزلتی قائل است وتشویق نیر کوچک وبزرگ نمیشناسد دکه خود انگیزه ای خواهد بود برای همگتان براب بهتر شدنوهیچ انسانی,هرچقدر بی نیاز,ازاینکه,ازاو قدردانی شود ناراحت نمیشود حتی اگرنیازی به قدردانی کسی هم نداشته باشداما بد نیست ماهم قدرهمه آنانی راکه زحماتی رادرزندگی برای ما وفرزندان ما بردوش میکشند بدانیم وارج ومنزلت انان را همانگونه بداریم که حق ایشان است.
●ازدیدگاه مردم اهل « فلسفه » به دانش وآموزش نگاهی میکنیم●
:زمان زیادی طول کشیده است تاازکتاب هایی مانند" فلسفه علوم "نوشته دکتر علی اکبر ترابی ویا" فلسفه علمی "نوشته «فلیسین شاله و ترجمه یحیی مهدوی »و همچنین " فلسفه علوم " نوشته« دکترهاشم گلستانی» به «رشته فلسفه علم» به عنوان یک « رشته دانشگاهی» برسیم.
« یحیی مهدوی»در مقدمه مترجم می نویسد:"احتیاج شدید «دانش آموزان »سالهای ششم علمی وادبی دبیرستانها به کتابی که حاوی موادبرنامه فلسفه ایشان باشد,راقم این سطوررابه این فکر رهبری نمودکه هنگام تعطیل تابستانی رساله ای دراین باب تهیه کند....کتاب فلسفه ای که " فلیسین شاله" نوشته دردو مجلد وتقریبا حاوی تمام رشته های فلسفه است.یعنی جلد اول آن روان شناسی و حکمت اولی راشامل است وجلد دوم آن فلسفه علمی( متدولوژی یاشناخت روش علوم )و اخلاق را."دکتر ترابی نیزدر پیشگفتار کتاب می نویسد" فلسفه علوم مطابق برنامه های دانشگاههای بزرگ جهان منجمله دانشگاههای کشورفرانسه( پاریس و بردو)شامل:متدولوژی(روش شناسی یاشناخت روشهای علوم)- علم ومعرفت علمی–انسان شناسی-تاریخ-روان شناسی-جامعه شناسی-علوم ریاضی-علوم طبیعت (علوم فیزیکی–علوم زیستی )است."اودرادامه می افزاید "در برنامه تفصیلی فلسفه علوم دانشگاههای ایران نیزکه ناظربه برنامه های کشورهای پیشرفته است.همین مطالب وموضوعات مهم شمرده شده بویژه "شناخت انسان وفرهنگ انسانی محوراصلی فلسفه علوم"درنظرگرفته شده است."
دکتر"هاشم گلستانی"نیزد پیشگفتار کتاب می نویسد"کتاب حاضرکه از نظ خوانندگان ارجمندمیگذرد بیش ازهرچیز کتاب درسی دانشگاهی است که باتوجه به محتوی درس فلسفه علوم تهیه وتدوین گردیده است."با این حال بانگاهی به قسمت مراجع ازمیان 51 منبع ذکرشده تنها 7منبع به زبان عربی و بقیه ازکتاب های فارسی استفاده شده است.بانگاهی به محتوای این کتابها فاصله آنهااز " فلسفه علم " به معنی امروزی,آن آشکارخواهدشد.البته هنوز هستندافرادی که با چنین کتاب هایی درباره رشته فلسفه علم داوری می کنند.از کتاب هایی که د حوزه " فلسفه علم " ستند می توان به کتاب " علم شناسی فلسفی "دکتر سروش "اشاره کرد.کتاب " علم شناسی فلسفی " باترجمه عبدالکریم سروش با ویراست جدید روانه بازار کتاب شده است.چاپ اول این کتاب درسال هزاروسیصدوهفتادودوازطرف موسسه مطالعات وتحقیقات فرهنگی(پژوهشگاه)نشر یافته بود.بطوری که "دکتر سروش" در مقدمه مترجم نوشته است " کتاب دربردارنده مقاله هایی,از«دانشنامه فلسفه ویراسته " پل اِدواردز "»است ".البته, درویراست جدید که پس ازشانزده سال انتشارمی یابدسه مقاله تالیفی نیز به مقاله های ترجمه شده؛افزوده شده است.در چاپ اول ذکر شده بود" شمار اندکی از مقالات ترجمه شده در غایت ایجازست و می توان گفت که فقط به کار منتهیان ومتخصصان می آید.بقیه درخورمتوسطان است.و هیچکدام چنان نوشته نشده است که مبتدیان رابه کار آید."درچاپ جدیدازطرف ناشرکتاب که انتشارات صراط است عنوان شده است "دانشجویان فلسفه(به ویژه فلسفه علم)واساتید فلسفه مخاطبان اصلی کتاب اند."بنظر می رسد که,آرام,آرام اساتیدودانشجویان رشته فلسفه علم به عنوان گروه مخاطبان د پشت جلدکتاب هاظاهر می شوند.پایان بحث فلسفه●
همانگونه که دربخش فوق خواندیداینهم نمونه ای ازعملکردهای انتخاب شده ازسوی انسانهاست وهمواره مکاتب بسیاری وجوددارند که استادان آن ازبزرگان فلسفه ومنطق یادیگر علوم بوده اند در هرشکل آنچه بیش ازهمه می بایدمورد توجه انسانها قرار بگیرداین است که انسان برای آموزش هرچی باتکراروتمرین ووقت گذاشتن بروی آن میتواندخود راتابه مقام استادی درحرفه وفن وحتی اندیشه ای پیش ببردولازمه ی آن آشنائی باآن فن ویاحرفه ویامبانی ومکاتب متعددفکری ست که دانش هریک برای همگان ضروری بنظر میرسدتاقادر باشندبا دیده ای روشن درجهانی زندگی کنندوعلومی را فراگیرندکه گاه,در سیاهی های ندیدن چشمان کور بسیارنادانی,ازچشم میافتد ومشکل سازانسانهائی میشود که زحمت کش وخود ساخته تنها هدف خویش را بر یک زندگی با اعتقادی راستین وراه ومنش وبینشی پاک گذاشته اند وهمواره نیز در مقام استادی میتوان بهترین بود وبدترین همانگونه که خدابهترین وبزرگترین استاددنیاست وشیطان نیزبه سهم خوداستاد خوبی درکارخویش است وانساههانیزازاین دواستاد خود یکی رابرگزیده به مقام استادی یکی ازاینهادرروی زمین برمی آیندامامیبایست این رابخاطر بسپاریم که همواره خوب بودن بااینکه زیانهائی رانیز به همراه خواهدداشت درمقابل استادان فن زشتی وبدی اماهریک درجای خویش جواب خودرانیزدردنیاوآخرت خویش بازپس خواهندگرفت لذاچه زیباست وچه انسانی که درمقام خوب بودن "استاد" باشیم که لازمه ی آن دانش وآموزش وساختارفکرواندیشه وروح ودل ماست.
* - بالاترین مکتب دردنیا مکتب خداوند است است وبهترین درس «عشق» :فرزانه شیدا
●*- شاگردانی که بدون نوآوری !همواره سخن استادخویش راتکرار می کنند هیچگاه برای خودو استادشان فرو شکوهی، به ارمغان نمی آورند.*ارد بزرگ
*- ارزش استاد را دانستن هنر نیست ، بلکه بایستگی و وظیفه است.*ارد بزرگ
*- بهترین آموزگار استاد ، شاگرد اوست.*ارد بزرگ
*- دست استاد خویش را ببوس ، چون او هم پدر است هم پرورنده خرد.*ارد بزرگ ●
پایان فرگرد استاد●نویسنده:فرزانه شیدا●
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر